تنهایی ...
رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب... آب در حوض نبودماهیان می گفتند: هیچ تقصیر درختان نیستظهر دم کرده تابستان بود پسر روشن آب،لب پاشویه نشست و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد
View Articleبی خودتر از اینم کن
راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کن بی خودتر از اینم کن و از خود به درم کنیک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم یک جرعه ی دیگر بچشان، مست ترم کنشوق سفرم هست در اقصای وجودت لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم...
View Articleجور دیگر باید دید......
سهراب گفتي:چشمها را بايد شست......شستم ولي !. گفتي: جور ديگر بايد ديد.......ديدم ولي !.. گفتي زير باران بايد رفت........رفتم ولي !.. او نه چشمهاي خيس و شسته ام را. نه نگاه ديگرم را...هيچ کدام را نديد...
View Article
More Pages to Explore .....